شاه و سلاح هسته ای
به گزارش وبلاگ یاسین، شاه امیدوار است که با اجتناب از اعلام برنامه اش برای فراوری سلاح های هسته ای، مشکلاتش را با ایالات متحده و سایرین بر سر نیات هسته ای اش حل نماید.
مرتضی میرحسینی| آیا محمدرضاشاه دنبال دستیابی به سلاح هسته ای بود؟ اگر چنین بود آیا امریکایی ها - که او رابطه نزدیکی با آنان داشت - در این کار همراهی اش می کردند؟
برای پیدا کردن پاسخ این دو پرسش باید به بهار و تابستان 1975 برگردیم، همان زمان که هندی ها آزمایش های هسته ای خودشان را خبری نموده بودند و ایران هم به یاری امریکا، نخستین گام ها در راستا هسته ای شدن را برداشته بود و برنامه های بلندمدتی برای توسعه این فناوری در سر داشت.
اما امریکایی ها تمایلی به تبدیل شدن ایران به قدرت هسته ای - حتی غیرنظامی - نداشتند و بیشتر از هر چیز به خود محمدرضاشاه و اهداف بلندمدت او بدگمان بودند. مثلا سیمون، وزیر خزانه داری آن موقع امریکا می گفت فراوری و در اختیار داشتن سلاح هسته ای احتمالا گام بعدی شاه برای تحقق رویای ابرقدرتی است یا جک میکلوش، یکی از اعضای ارشد سفارت شان در تهران معتقد بود:
برنامه هسته ای ایران بیشتر به خاطر ارضای جاه طلبی شاه برای رساندن این کشور به پای قدرت های عظیم جهانی است تا اینکه برنامه ریزی معقول مالی داشته باشد. حتی هنری کیسینجر که بیشتر از همه امریکایی ها به شاه نزدیک بود و به همکاری همه جانبه با ایران اعتقاد راسخی داشت به آنچه در فکر شاه می گذشت، مشکوک بود.
او در گزارشی برای رییس جمهور کشورش، جرالد فورد نوشت: احتمالا شاه به سمتی برود که در نهایت و در صورت احتیاج می تواند سلاح هسته ای را در مدتی کوتاه فراوری کند. بنابراین انتظار داریم ایران طی دهه آینده به کوشش های گسترده خود برای کسب انرژی هسته ای نظامی و توسعه دانش و فناوری ساخت سلاح های هسته ای ادامه دهد، اما تصمیمی قاطع برای فراوری عملی آن ها ندارد.
شاه امیدوار است که با اجتناب از اعلام برنامه اش برای فراوری سلاح های هسته ای، مشکلاتش را با ایالات متحده و سایرین بر سر نیات هسته ای اش حل نماید. کیسینجر این گزارش را پیش از سفر شاه به ایالات متحده نوشته بود و شاه در واشنگتن (مه 1975) دقیقا همان کاری را کرد که او پیش بینی نموده بود.
درباره سلاح هسته ای هیچ چیزی نگفت و حتی آزمایش های هند را هم محکوم کرد و کوشید از نگاه منفی و نگرانی های تصمیم گیران امریکایی درباره خودش کم کند، اما چنین نشد. بیشتر سیاستمداران و محافل بانفوذ در ایالات متحده مخالف اعطای فناوری هسته ای به ایران بودند و جز آن عده ای که این مخالفت را پنهان می کردند، اکثریت شان ابایی از ابراز علنی نگاه منفی خودشان نداشتند.
سفر شاه به امریکا و مذاکراتی که با فورد انجام داده بود، نگرانی این مخالفان را بیشتر کرد. جولای آن سال در چنین روزی جک اندرسون در یادداشتی تحلیلی برای واشنگتن پست از گزارش سازمان سیا درباره روانشناسی شاه نوشت. رهام الوندی می نویسد:
این گزارش شاه را شیفته خودعظیم بینی خطرناکی توصیف کرد که احتمالا درصدد تعقیب اهداف خود بدون توجه به منافع امریکاست. تحلیلگران سیا متعاقبا شاه را فردی ضعیف و دارای شخصیتی خجول می دانستند که از فقدان امنیتی ژرف و عقده های روانی ناشی از داشتن پدری متکبر، فقدان تباری سلطنتی، ترس از ناتوانی جنسی و فضاحت پادشاهی دست نشانده بودن در اوایل سلطنتش رنج می برد.
می گویند اصل سند این گزارش هرگز منتشر نشد، اما فکریت بسیاری از تصمیم سازان امریکایی را نشان می داد. با توجه به آنچه گفته شد شاید پاسخ به دو پرسش ابتدایی ما معلوم شده باشد که شاه واقعا دنبال دستیابی به سلاح هسته ای بود، اما امریکایی ها در این مورد خاص هیچ تمایلی به همراهی با او نداشتند و از اینکه دانش و سلاحی چنین قدرتمند را در اختیارش بگذارند، می ترسیدند.
منبع: فرادید